از وصايايى است كه ((افلاطون )) به شاگرد خود((ارسطو)) نموده است ،
وصاياى او عبارتند از:
1 - معبود خود را بشناس و حق او را رعايت كن .
2 - همواره به آموزش و آموختن علم بپرداز و در كسب دانش كوشا باش .
3 - فراوانى دانش ، فردى را معيار عالم بودن او قرار مده ،
بلكه معيار شناخت عالمان راستين را دورى از شرّ و فساد بدان .
4 - از خداوند چيزى مخواه كه براى تو نافع نيست
و يقين بدان كه همه مواهب از ناحيه اوست
پس نعمتهاى جاودان و منافعى را كه هرگز از تو جدا نمى شوند، از او طلب نماى .
5 - آرزوى محال هرگز منماى .
6 - بدانكه خداوند تعالى از بنده خود با غضب و سرزنش انتقام نمى گيرد،
بلكه او را عملا تنبيه و تاءديب مى كند.
7 - چگونه زيستن را منهاى چگونه مردن از خدا مخواه ،
بلكه هر دو را از او درخواست كن .
8 - به استراحت و خواب اقدام مكن مگر بعد از آنكه محاسبه نفس را
در سه مورد انجام داده باشى :
اوّل : آيا در آن روز از تو كار خطايى سرزده است يا خير.
دوّم : آيا هيچ خيرى كسب كرده اى يا خير.
سوّم : در هيچ كارى كوتاهى كرده اى يا خير.
9 - زندگى و مرگ را زمانى شايسته بدان كه وسيله كسب خير باشند.
10 - به ياد آور كه در اصل چه بوده اى و پس از مرگ چه خواهى شد.
11 - به هيچكس آزار مرسان كه كار روزگار دائم در تغيير و تحوّل است
و بدبخت آن است كه از يادآورى عاقبت خود غافل باشد و از لغزش دست
برندارد.
12 - سرمايه خود را از چيزهايى كه خارج از ذات توست تهيه مكن .
13 - انتظار نداشته باش كه بيچارگان از تو تقاضاى كمك كنند
بلكه قبل از خواهش آنان خود به كمك اقدام كن .
14 - كسى را كه به لذتى از لذتهاى دنيا شادمان و يا از مصيبتى
از مصيبتهاى اين جهان غمناك است ، حكيم مپندار.
15 - هميشه به ياد مرگ باش و از مردگان عبرت بگير.
16 - از دو چيز، پستى يك نفر را درياب :
اوّل : سخن بيهوده فراوان مى گويد.
دوّم : سؤ الى را كه از او نپرسيده اند پاسخ مى دهد.
17 - كسى كه در فكر آسيب رساندن به ديگران باشد، به خودش آسيب رسانيده
و مرام او آميخته با شرّ است .
18 - بارها فكر و انديشه كن و آنگاه سخن بگو و سپس عمل كن
كه حالات به يك صورت نمى مانند.
19 - همه كس را دوست بدار.
20 - زود خشمگين مشو كه به غضب عادت پيدا مى كنى .
21 - تاءمين خواسته كسى را كه امروز به تو نياز دارد به فردا محوّل مكن ؛
زيرا نمى دانى كه فردا چه پيش خواهد آمد.
22 - در رفع گرفتارى ديگران بكوش مگر آنكه كسى به واسطه اعمال ناپسند
خويش گرفتار شده باشد.
23 - تا سخنان دو نفر كه با يكديگر نزاع دارند به خوبى روشن نشود،
درباره آنها قضاوت مكن .
24 - تنها گفتار حكيمانه نداشته باش بلكه در گفتار و كردار هر دو حكيم باش ؛
زيرا حكمت قولى در اين جهان مى ماند ولى حكمت عملى ره توشه
جهان آخرت است و در آنجا مى ماند.
25 - اگر در انجام كار خيرى رنج بردى ، رنج زايل مى شود
ولى آن عمل نيك باقى مى ماند و اگر از يك گناه لذّتى بردى ، لذّت از بين مى رود
ولى آن كار زشت باقى مى ماند.
26 - آن زمان را يادآور كه تو را صدا مى زنند و از گوش و زبان محروم هستى ، نه
مى شنوى و نه سخن مى گويى و نه مى توانى چيزى را به خاطر بياورى .
27 - به خاطر داشته باش كه رهسپار مكانى هستى كه نه دوست را مى شناسى و
نه دشمن را، پس اينجا از كسى عيبجويى مكن .
28 - اين حقيقت را بدان كه جايى خواهى رفت كه ارباب و غلام يكسان هستند،
پس اينجا تكبّر مكن .
29 - هميشه توشه راه را آماده داشته باش ؛ زيرا نمى دانى كه مسافرت كى آغاز
خواهد شد.
30 - بدانكه از نعمتهاى الهى هيچ چيز بهتر از ((حكمت )) نيست و ((حكيم )) كسى
است كه فكر و قول و عمل او مانند هم باشند.
31 - اگر كسى به تو بدى كرد با خوبى آن را پاسخ بده و از بدى او درگذر.
32 - همواره بكوش كه ياد بگيرى و حفظ كنى و نيكو بفهمى .
33 - كار خود را انجام بده و هميشه در حال خود تفكر و تدبر كن و در انجام
كارهاى بزرگ ، خستگى ناپذير باش .
34 - هيچگاه و در هيچ كارى سستى مكن .
35 - ناديده گرفتن خوبيها را هرگز جايز مشمار.
36 - هيچ گناهى را سرمايه كسب خير قرار مده .
37 - از كارهاى بزرگ ، بخاطر خوشى زودگذر، روگردان مباش كه از خوشى
جاودانه روگردان شده اى .
38 - دوستدار حكمت باش و سخنان حكيمان را بشنو.
39 - حبّ دنيا را از خود دوركن .
40 - از آداب پسنديده ، خوددارى و امتناع مكن .
41 - در هيچ كارى قبل از فرا رسيدن وقت به آن مشغول نشو و چون به كارى
مشغول شدى ، از روى فهم و بصيرت باشد.
42 - به ثروت مغرور و فريفته نشو.
43 - از مصيبتها، شكست و خوارى به خود راه مده .
44 - با دوست چنان رفتار كن كه به دادگاه و قاضى نياز نداشته باشى و با دشمن
چنان رفتار كن كه در هنگام قضاوت ، تو پيروز باشى .
45 - با هيچكس رفتار سفيهانه نداشته باش .
46 - با همه متواضع باش و هيچ فروتنى را كوچك مشمار.
47 - در آنچه كه خود را معذور مى دارى ، برادرت را در آن سرزنش مكن .
48 - از تنبلى شادمان مباش .
49 - بر شانس و بخت ، اعتماد مكن .
50 - از كار خير، پشيمان مباش .
51 - با هيچكس مراء و جدال مكن .
52 - هميشه بر صراط عدل و استقامت و خير باش .
حكمت عملى ( تهذيب نفس ، اداره منزل و اجتماع از ديدگاه خواجه نصيرالدّين طوسى)
اقتباس از : اخلاق ناصرى